قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی چیست؟
قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی بر این باور استوار است که تولیدات و تصمیمات ما باید بر اساس تأثیرات مثبت و پایدار در جامعه تنظیم شوند، و این قانون تاکید میکند....
لیست مطالب
- مفاهیم و مبانی قانون اثرپذیری
- نیازهای واقعی جامعه به جای منافع شخصی
- توجه به اخلاق و اصول اجتماعی
- آیندهنگری و اهداف کلان در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
- اهداف کلان و آیندهنگری: ابزارهایی برای توسعه پایدار
- حفاظت و رشد منابع فعلی در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
- همبستگی و رشد جمعی در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
- چرا باید قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی را به کار بگیریم؟
- چگونه قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی را در زندگی پیادهسازی کنیم؟
- مثال واقعی از وب فارسی و کاربرد قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی یک چارچوب اخلاقی و عملی است که تأکید بر تأثیرات مثبت و پایدار در جامعه دارد. این قانون، نه تنها به رفع نیازهای اساسی جامعه میپردازد، بلکه تضمین میکند که هر تصمیم و اقدام، منطبق بر اصول اخلاقی و اجتماعی باشد. در این مقاله به بررسی اصول، اهداف و روشهای پیادهسازی این قانون در زندگی و حرفه پرداخته میشود.
مفاهیم و مبانی قانون اثرپذیری
قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی بر اساس ایجاد تأثیرات مثبت در کوتاهترین زمان ممکن طراحی شده است. این قانون میگوید که تمامی تصمیمات و برنامهریزیهای ما باید به نحوی باشند که به جای تمرکز صرف بر منافع شخصی، تأثیرات بلندمدت و مفید برای جامعه را در نظر بگیرند. به بیان دیگر، تصمیماتی که در چهارچوب این قانون گرفته میشوند، باید نیازهای واقعی جامعه را به جای خواستههای فردی در اولویت قرار دهند.
این قانون همچنین بیان میکند که بهرهوری و استفاده از منابع بهطور بهینه باید یکی از اهداف اساسی در هر برنامهریزی و تصمیمگیری باشد. جلوگیری از اتلاف زمان و انرژی، و تمرکز بر نتایج مفید و سازنده در کوتاهمدت و بلندمدت، از اصول کلیدی این قانون است.
نیازهای واقعی جامعه به جای منافع شخصی
یکی از اصول بنیادین قانون اثرپذیری این است که تصمیمگیریها و اقدامات ما نباید صرفاً بر اساس منافع شخصی شکل گیرند، بلکه باید رفع نیازهای واقعی جامعه در اولویت باشد. این مفهوم بر اهمیت توجه به مشکلات و چالشهای اساسی جامعه تأکید دارد و ما را وادار میکند که از چارچوبهای رایج و مرسوم که ممکن است به ضرر جامعه باشند، فراتر برویم.
به عنوان مثال، یک کارآفرین که از قانون اثرپذیری پیروی میکند، به جای تولید محصولاتی که تنها برای منافع مالی فوری مفید هستند، محصولاتی تولید میکند که نیازهای اساسی جامعه را برآورده کند و تأثیرات بلندمدت و مثبت بر جامعه داشته باشد. در اینجا، سود شخصی تنها یک جنبه فرعی از هدف کلی خواهد بود.
توجه به اخلاق و اصول اجتماعی
در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی، رعایت اصول اخلاقی و ارزشهای اجتماعی یک ضرورت بنیادی است که نقش کلیدی در هدایت رفتارهای فردی و جمعی دارد. از دیدگاه روانشناسانه، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی بهعنوان عناصر کلیدی در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی عمل میکنند. افراد با پایبندی به این ارزشها، حس همبستگی اجتماعی و تعلق را تقویت میکنند، که این امر نهتنها باعث رشد فردی میشود، بلکه موجب بهبود کیفیت روابط اجتماعی نیز میگردد.
از منظر روانشناسی اجتماعی، هنگامی که افراد رفتارهای خود را مطابق با هنجارها و اصول اخلاقی جامعه تنظیم میکنند، نوعی انطباق اجتماعی شکل میگیرد که موجب همسو شدن افراد با گروهها و جوامع میشود. این انطباق، حس امنیت و اعتماد اجتماعی را افزایش میدهد و در نتیجه افراد تمایل بیشتری به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و گروهی خواهند داشت. این تعاملات اجتماعی سالم، به توسعه همبستگی اجتماعی کمک میکند و رشد جمعی را بهبود میبخشد.
تئوری هویت اجتماعی نیز تأکید دارد که رفتارهای فردی در تعامل با هنجارهای اجتماعی و گروهی معنادار میشود. افراد بهطور طبیعی تمایل دارند که رفتارهای خود را با ارزشهای گروههای اجتماعی که به آنها تعلق دارند، هماهنگ کنند. رعایت اصول اخلاقی در این راستا به افراد کمک میکند که با جامعه همسو باشند و احساس تعلق بیشتری به گروه اجتماعی خود داشته باشند. این تطابق نهتنها از بروز رفتارهای ناهنجار و مخرب جلوگیری میکند، بلکه باعث میشود افراد احساس کنند که در حال انجام فعالیتهای مؤثری هستند که در رشد جامعه و بهبود زندگی اجتماعی تأثیرگذارند.
از منظر روانشناسی اخلاق، پایبندی به اصول اخلاقی و ارزشهای اجتماعی همچنین باعث تقویت حس خودارزشمندی و رضایت درونی میشود. هنگامی که افراد میبینند که اقداماتشان مطابق با اصول اخلاقی است و تأثیر مثبتی در جامعه دارد، نوعی پاداش درونی تجربه میکنند. این پاداش از طریق افزایش عزتنفس و رضایت از خود به افراد بازتاب داده میشود. چنین حالتی به نوبه خود منجر به افزایش انگیزههای درونی برای مشارکت بیشتر در فعالیتهای اجتماعی و تلاش در جهت ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی میشود.
از دیدگاه جامعهشناسانه، رعایت ارزشهای اخلاقی و اجتماعی، علاوه بر تأثیرات فردی، بر انسجام اجتماعی تأثیر مثبتی دارد. انسجام اجتماعی زمانی شکل میگیرد که اعضای جامعه با یکدیگر در چارچوب هنجارها و ارزشهای مشترک عمل کنند. این نوع همگرایی اجتماعی نهتنها تنشهای اجتماعی را کاهش میدهد، بلکه باعث میشود که افراد احساس مسئولیت بیشتری نسبت به یکدیگر داشته باشند. بهعبارتی، پیروی از اصول اخلاقی و اجتماعی به افزایش سرمایه اجتماعی کمک میکند، که خود از مهمترین عوامل رشد و توسعه جوامع محسوب میشود.
در این راستا، قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی افراد را به پرهیز از رفتارهای غیرمسئولانه و آسیبزننده به جامعه دعوت میکند. رفتارهای غیرمسئولانه، از منظر جامعهشناسی، بهعنوان یکی از عوامل بیثباتی اجتماعی و انشقاقهای اجتماعی شناخته میشوند. چنین رفتارهایی میتواند اعتماد عمومی را تضعیف کند و روابط اجتماعی را دچار تنش کند. به همین دلیل، این قانون تأکید ویژهای بر همسویی با هنجارهای اجتماعی و ارزشهای اخلاقی دارد، تا از ایجاد چنین تنشها و ناهنجاریهایی جلوگیری کند.
از جنبههای نظریه تعاملگرایی اجتماعی، رفتارهای اخلاقی و همسو با ارزشهای اجتماعی باعث تقویت ارتباطات انسانی در جامعه میشود. این تعاملات، که مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل است، به ایجاد یک شبکه اجتماعی قدرتمند و حمایتگر کمک میکند. این شبکهها میتوانند به عنوان ابزارهایی برای توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه عمل کنند، و باعث تقویت مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی شوند.
بنابراین، پایبندی به اصول اخلاقی و اجتماعی در چارچوب قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی، نهتنها به رشد فردی کمک میکند، بلکه در سطح اجتماعی نیز موجب ایجاد همبستگی و تعاملات مثبت میشود که نهایتاً به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و ارتقای سطح اعتماد و همکاری در جامعه منجر خواهد شد.
آیندهنگری و اهداف کلان در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی، آیندهنگری یکی از اصول محوری است. این قانون تأکید میکند که تصمیمگیریهای کوتاهمدت باید همواره با نگاه به آینده و اهداف کلان انجام شوند. این یعنی در هر اقدامی که امروز انجام میدهیم، باید تأثیرات و پیامدهای بلندمدت آن را نیز در نظر بگیریم. رویکرد آیندهنگری نهتنها باعث بهبود شرایط فعلی میشود، بلکه به ساختن جامعهای پایدارتر و مؤثرتر برای نسلهای آینده نیز کمک میکند.
در این چارچوب، بهجای تمرکز بر منافع لحظهای و زودگذر، باید اقداماتی را انجام دهیم که زیربنای پیشرفتهای بزرگتری در آینده باشند. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در آموزش و پرورش یا تحقیق و توسعه، نمونههایی از این نوع تفکر هستند. چنین سرمایهگذاریهایی نه تنها به حل مشکلات امروز کمک میکنند، بلکه شرایط را برای آیندهای بهتر فراهم میآورند.
اهداف کلان و آیندهنگری: ابزارهایی برای توسعه پایدار
قانون اثرپذیری ما را به سمت برنامهریزیهایی سوق میدهد که اهداف کلان و بلندمدت را دنبال کنند. برای مثال، تقویت زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی یکی از مهمترین اقداماتی است که میتواند همزمان وضعیت فعلی را بهبود بخشد و آیندهای پایدار را تضمین کند. این نوع زیرساختها، مانند سرمایهگذاری در بهداشت، آموزش، یا فناوریهای نوین، تأثیرات بلندمدتی دارند که جامعه را به سوی توسعه پایدار هدایت میکنند.
در نهایت، این نوع آیندهنگری از هدر رفتن منابع جلوگیری میکند و اطمینان میدهد که تلاشهای ما نه تنها برای حال حاضر، بلکه برای نسلهای آینده نیز ارزشمند خواهد بود.
حفاظت و رشد منابع فعلی در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
یکی از پایههای اساسی قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی، تمرکز بر حفاظت و رشد منابع فعلی است. این اصل بر آن است که منابعی که در اختیار ما قرار دارند، سرمایههای ارزشمندی برای جامعه محسوب میشوند و باید بهگونهای از آنها استفاده شود که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای حال حاضر، برای نسلهای آینده نیز حفظ و تقویت شوند. این رویکرد پایداری منابع را در اولویت قرار میدهد و به جای مصرف بیرویه یا اتلاف، به کارآمدترین و سازندهترین استفاده از منابع تأکید میکند.
استفاده بهینه از منابع
استفاده بهینه از منابع به معنای برنامهریزی و تصمیمگیریهایی است که حداکثر بهرهوری را از منابع موجود ایجاد کنند. این بهینهسازی شامل کاهش اتلاف و مصرف بیرویه منابع طبیعی، انسانی و اقتصادی است. در هر پروژه یا فعالیت، این قانون از ما میخواهد که نگاه بلندمدتتری داشته باشیم و به جای تمرکز بر سودهای کوتاهمدت، به فکر تأثیرات بلندمدت و پایداری منابع باشیم.
حفاظت از منابع برای نسلهای آینده
قانون اثرپذیری تأکید میکند که منابع موجود باید به گونهای مدیریت شوند که تأمینکننده نیازهای نسلهای آینده نیز باشند. این تفکر بر اهمیت عدالت بین نسلی تأکید دارد؛ یعنی همانطور که ما از منابع امروز بهرهمند میشویم، باید اطمینان حاصل کنیم که نسلهای بعدی نیز از همان منابع بهطور پایدار بهرهمند شوند. اگر منابع بهطور غیرمسئولانه مصرف شوند، نه تنها خودمان آسیب میبینیم، بلکه آینده جامعه نیز به خطر میافتد.
رشد منابع فعلی
رشد منابع به معنای تقویت و افزایش قابلیتهای منابع موجود است. این مفهوم فراتر از صرف حفاظت است و به بهبود و افزایش بهرهوری منابع نیز اشاره دارد. بهعنوان مثال، در بخش منابع انسانی، سرمایهگذاری در آموزش و توسعه مهارتها به معنای رشد ظرفیتهای افراد برای خلق ارزش بیشتر در آینده است. یا در حوزه منابع طبیعی، بهرهبرداری پایدار و تقویت زیرساختهای زیستمحیطی به حفظ و تقویت طبیعت برای نسلهای آینده کمک میکند.
این نگاه نه تنها تضمین میکند که جامعه از منابع خود به شکل کارآمد استفاده کند، بلکه به جامعه امکان میدهد تا منابع خود را تقویت و توسعه دهد، تا هم اکنون و هم در آینده از مزایای آن بهرهمند شوند.
همبستگی و رشد جمعی در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
یکی از مفاهیم کلیدی در قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی، اصل همبستگی و رشد جمعی است. این قانون تأکید دارد که رشد فردی و موفقیتهای شخصی بهتنهایی کافی نیستند و تنها زمانی معنا پیدا میکنند که در کنار رشد و توسعهی جامعه اتفاق بیفتند. به بیان ساده، قانون اثرپذیری اعتقاد دارد که پیشرفت واقعی، وقتی به دست میآید که جامعه بهطور کلی از آن بهرهمند شود و هر فرد در کنار دیگران پیشرفت کند.
وابستگی پیشرفت فردی و جمعی
از دیدگاه جامعهشناسانه، هر فرد بخشی از یک شبکه اجتماعی گستردهتر است. افراد از طریق تعاملات اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر به هم پیوند خوردهاند، و هرگونه رشد فردی میتواند تأثیرات مستقیم یا غیرمستقیم بر جامعه بگذارد. به همین دلیل، رشد یک فرد بدون توجه به رشد جمعی، پایدار و مؤثر نخواهد بود.
در این چارچوب، قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی تأکید میکند که باید به جای تمرکز صرف بر موفقیتهای فردی، به فکر ارتقای جامعه و کمک به دیگران نیز باشیم. این اصل به ما میآموزد که موفقیت یک جامعه در گروی همکاری و تعامل است، و رشد و توسعهی فردی بدون توسعهی همزمان جامعه نه تنها ناپایدار است، بلکه میتواند در بلندمدت باعث افزایش نابرابریها و تنشهای اجتماعی شود.
سود دوطرفه رشد جمعی
قانون اثرپذیری بیان میکند که کمک به رشد دیگران، بهطور غیرمستقیم به سود خود فرد نیز تمام میشود. وقتی جامعه به سوی رشد و توسعه پیش میرود، فرصتها و امکانات بیشتری برای همه افراد جامعه ایجاد میشود. از منظر روانشناسی اجتماعی، انسانها وقتی به رشد و پیشرفت دیگران کمک میکنند، حس رضایت و موفقیت جمعی را تجربه میکنند که این خود منجر به افزایش انگیزههای درونی و تقویت حس همبستگی میشود.
به طور مثال، سرمایهگذاری در آموزش و تقویت مهارتهای افراد جامعه نه تنها به رشد آنها کمک میکند، بلکه باعث میشود که خود فرد نیز در یک محیط پویا و پر از استعدادهای رشد یافته فعالیت کند، که به نفع کل جامعه خواهد بود.
تأثیرات بلندمدت همبستگی اجتماعی
از دیدگاه جامعهشناسی توسعه، جوامعی که در آنها ارزشهایی همچون همبستگی اجتماعی و رشد جمعی مورد توجه قرار میگیرند، موفقتر در دستیابی به توسعه پایدار هستند. این جوامع از سرمایههای انسانی خود به بهترین شکل استفاده میکنند و مشکلات و چالشها را به صورت جمعی و با همکاری برطرف میکنند.
قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی به ما یادآوری میکند که پیشرفتهای فردی، تنها وقتی میتوانند به موفقیتهای واقعی تبدیل شوند که همزمان با رشد و توسعهی جامعه صورت بگیرند. این نگرش باعث میشود که افراد از دیدگاه منفعتطلبی فردی فراتر رفته و به تعهدات اجتماعی خود پایبند باشند، که در نهایت هم به فرد و هم به جامعه سود میرساند.
چرا باید قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی را به کار بگیریم؟
اجرای قانون اثرپذیری نه تنها به افزایش بهرهوری و جلوگیری از هدررفت منابع کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی نیز منجر میشود. با رعایت این قانون، افراد و سازمانها میتوانند به تصمیمات استراتژیک و مؤثر دست یابند که نه تنها به نفع خودشان است، بلکه به نفع جامعه نیز میباشد.
این قانون به ما یادآوری میکند که به جای تمرکز بر نتایج فوری و منافع کوتاهمدت، باید به نتایج بلندمدت و پایدار فکر کنیم. از طریق پیروی از این اصول، میتوان از منابع بهینهتر استفاده کرد و از هدررفت انرژی و زمان جلوگیری کرد.
چگونه قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی را در زندگی پیادهسازی کنیم؟
برای اجرای قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی در زندگی و کارها، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد که همگی به ارتقای بهرهوری و ایجاد تأثیرات مثبت در جامعه کمک میکنند. در ادامه به بررسی چند روش عملی برای پیادهسازی این قانون میپردازیم:
۱. شناسایی نیازهای واقعی جامعه
یکی از اولین گامهای اجرای قانون اثرپذیری، تحلیل و درک نیازهای واقعی جامعه است. به جای پیروی از جریانهای مرسوم یا کپیبرداری از دیگران، باید تمرکز خود را بر مسائل و مشکلات اساسی بگذاریم که برای جامعه اهمیت دارند. این رویکرد ما را قادر میسازد تا بهجای تلاشهای بیهوده، به حل مشکلات واقعی بپردازیم و به تأثیرات مثبت و ماندگاری دست یابیم.
۲. برنامهریزی بر اساس اهداف بلندمدت
برنامهریزیهایی که براساس اهداف بلندمدت و استراتژیهای کلان تنظیم میشوند، از اصول مهم این قانون است. این به ما کمک میکند تا از منابع فعلی به بهترین شکل استفاده کنیم و اطمینان حاصل کنیم که این منابع در آینده نیز سودمند خواهند بود. به عبارت دیگر، برنامهریزیهای کوتاهمدت باید در راستای تحقق اهداف بزرگتر و بلندمدت باشند.
۳. مدیریت بهینه منابع
استفاده بهینه از منابع، بهویژه زمان و انرژی، از دیگر اصول اساسی قانون اثرپذیری است. این بدان معناست که باید با دقت و بهرهوری بالا از منابع موجود استفاده کنیم تا از اتلاف آنها جلوگیری شود. مدیریت صحیح زمان و منابع، بهرهوری را افزایش میدهد و به ما اجازه میدهد که در مدتزمان کمتری به نتایج بهتر و پایدارتری دست یابیم.
۴. رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی
تمامی تصمیمات و اقدامات ما باید با ارزشهای اخلاقی و اصول اجتماعی هماهنگ باشند. این رویکرد باعث میشود که تصمیمات ما نهتنها تأثیرات مثبت و پایدار در زندگی خودمان داشته باشند، بلکه جامعه را نیز به سمت بهبود و رشد هدایت کنند. رعایت این اصول، اعتماد جامعه به ما را تقویت میکند و نقش ما را در ارتقای کیفیت زندگی دیگران نیز برجسته میسازد.
۵. تقویت زیرساختهای پایدار
یکی دیگر از روشهای مهم پیادهسازی قانون اثرپذیری، ایجاد و تقویت زیرساختهای پایدار است. این زیرساختها میتوانند در حوزههای مختلف از جمله آموزش، فناوری، بهداشت یا محیطزیست ایجاد شوند و نه تنها در حال حاضر، بلکه برای نسلهای آینده نیز مفید باشند. سرمایهگذاری در چنین زیرساختهایی، پایهگذاری آیندهای پایدار و مطمئن را تضمین میکند.
مثال واقعی از وب فارسی و کاربرد قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی
در دنیای امروز، اینترنت و وبسایتهای فارسی یکی از مهمترین منابع کسب اطلاعات برای مردم ایران هستند. اما یکی از مشکلات اساسی که در فضای وب فارسی به وضوح مشاهده میشود، کپیبرداری بیرویه و عدم تولید محتوای اصیل و با کیفیت است. به عنوان مثال، اگر به دنبال جستجو درباره "فواید خواب" باشید، با انبوهی از مطالب مشابه و کپیشده مواجه میشوید که هیچکدام بهصورت کامل و جامع پاسخ نیاز شما را نمیدهند. بسیاری از این مطالب، فقط به تکرار اطلاعاتی میپردازند که از سایتهای دیگر کپی شدهاند، بدون هیچگونه ارزش افزودهای. نتیجه این وضعیت این است که کاربر بهجای دستیابی به محتوای مفید و کاربردی، با انبوهی از اطلاعات بیکیفیت و پراکنده مواجه میشود که وقت او را هدر میدهد و در نهایت نیز به پاسخ مطلوب خود نمیرسد.
در اینجا، قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی دقیقاً به ما نشان میدهد که چگونه میتوان این مشکل را برطرف کرد. طبق این قانون، ما باید در کمترین زمان ممکن با بالاترین کیفیت به نیاز کاربر پاسخ دهیم. به این معنا که به جای کپیبرداری بیهدف از محتواهای دیگر، باید محتوای جدید، اصیل و کارآمد تولید کنیم که بهصورت مستقیم و جامع به سوالات و نیازهای کاربران پاسخ دهد. در مورد مثال "فواید خواب"، به جای اینکه کاربران را از یک سایت به سایت دیگر برای دستیابی به اطلاعات پراکنده هدایت کنیم، باید مطلبی جامع، دقیق و علمی تهیه کنیم که تمامی جوانب موضوع را با وضوح و مختصر بیان کند.
این رویکرد نهتنها به صرفهجویی در زمان کاربران کمک میکند، بلکه به رشد وب فارسی نیز کمک خواهد کرد. وقتی تولیدکنندگان محتوا به جای تکیه بر کپیبرداری، خود به تولید محتوای با کیفیت و متناسب با نیازهای کاربران بپردازند، محتوای وب فارسی غنیتر و کارآمدتر خواهد شد.
با پیادهسازی قانون اثرپذیری، کاربران به جای اتلاف وقت و مواجهه با اطلاعات تکراری و کمارزش، در مدت کوتاهتری به اطلاعات دقیق و کاربردی دسترسی پیدا میکنند. این نهتنها رضایت کاربران را افزایش میدهد، بلکه به اعتبار سایتها و منابع آنلاین فارسی نیز کمک خواهد کرد.
در واقع، قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی ما را وادار میکند تا بهجای توجه به منافع کوتاهمدت یا تولید سریع مطالب بیکیفیت، به فکر تأثیرات بلندمدت و مثبت بر جامعه باشیم. این نوع تفکر، نهتنها باعث رشد فردی میشود، بلکه به رشد و توسعه وب فارسی کمک میکند، زیرا محتواهایی که براساس این قانون تولید میشوند، دقیق، علمی و منطبق بر نیازهای واقعی کاربران هستند.
دیدگاه های مربوط به این مقاله (برای ارسال دیدگاه در سایت حتما باید عضو باشید و پروفایل کاربری شما تکمیل شده باشد)