چرا در جوامع جهان سوم افراد مدعی و بی‌سواد بیشتر دیده می‌شوند؟

پدیده وجود افراد مدعی اما بی‌سواد در جوامع جهان سوم یکی از مشکلات اجتماعی است که می‌تواند به عدم پیشرفت و توسعه آن جوامع دامن بزند. این مسئله نه تنها مانعی.....

انتشار: , زمان مطالعه: 8 دقیقه
چرا در جوامع جهان سوم مدعی و بی‌سواد بیشتر دیده می‌شوند؟
دسته بندی: خودسازی و تفکر استراتژیک تعداد بازدید: 48

پدیده وجود افراد مدعی اما بی‌سواد در جوامع جهان سوم یکی از مشکلات اجتماعی است که می‌تواند به عدم پیشرفت و توسعه آن جوامع دامن بزند. این مسئله نه تنها مانعی برای رشد فکری و علمی جامعه است، بلکه سبب ایجاد بی‌اعتمادی و نارضایتی عمومی می‌شود. هرچند این مشکل در جوامع پیشرفته نیز ممکن است وجود داشته باشد، اما درصد و گستردگی آن در جوامع جهان سوم بسیار بیشتر است. دلایل مختلفی می‌تواند برای این پدیده مطرح شود که در ادامه به بررسی دقیق‌تر آنها پرداخته می‌شود.

۱. نظام آموزشی ناکارآمد

در بسیاری از کشورهای جهان سوم، نظام‌های آموزشی بر مبنای حفظ کردن اطلاعات و گذراندن امتحانات طراحی شده‌اند. دانش‌آموزان و دانشجویان به جای اینکه مهارت‌های تفکر انتقادی و حل مسئله را بیاموزند، بیشتر به حفظ کردن اطلاعات سطحی برای گذراندن امتحانات متمرکز می‌شوند. در نتیجه، بسیاری از افراد به دانشی سطحی و غیرکاربردی دست می‌یابند که آنان را قادر می‌سازد به‌ظاهر مدعی باشند، اما در عمل فاقد درک عمیق و علمی از موضوعات مختلف هستند.

این نظام آموزشی ناکارآمد علاوه بر اینکه فرصت‌های یادگیری واقعی را از دانش‌آموزان می‌گیرد، انگیزه پژوهش و تحقیق را نیز کاهش می‌دهد. افراد در این سیستم‌ها تشویق نمی‌شوند که به دنبال درک عمیق مسائل باشند، بلکه به دستیابی به نتایج سریع و سطحی تمایل پیدا می‌کنند. این امر باعث می‌شود که حتی افراد تحصیل‌کرده نیز گاهی به نظر مدعی و فاقد دانش عمیق برسند. در مقابل، در جوامع پیشرفته که آموزش بر مبنای پژوهش و تفکر نقادانه استوار است، این مشکل کمتر دیده می‌شود.

۲. نظام‌های سیاسی و اجتماعی بسته

یکی از دلایل اصلی افزایش تعداد افراد مدعی و بی‌سواد در جوامع جهان سوم، ساختارهای سیاسی و اجتماعی بسته است. در بسیاری از این کشورها، فرصت‌های پیشرفت بیشتر برای کسانی است که به سیستم‌های قدرت وابسته‌اند، تا افرادی که دانش و تخصص واقعی دارند. افراد با داشتن روابط و ارتباطات سیاسی و اجتماعی می‌توانند به موقعیت‌های کلیدی دست یابند، حتی اگر شایستگی و دانش کافی نداشته باشند.

این نظام‌ها به جای تشویق به شایسته‌سالاری و تخصص، به وفاداری به سیستم و مقام‌های بالاتر اهمیت می‌دهند. در چنین محیطی، مدعی بودن و نشان دادن خود به‌عنوان فردی دانا، حتی بدون پشتوانه علمی، می‌تواند منجر به کسب جایگاه‌ها و موقعیت‌های مهم اجتماعی یا سیاسی شود. در جوامع پیشرفته، هرچند ممکن است برخی از این مسائل وجود داشته باشد، اما فضای بازتر اجتماعی و رقابت بر اساس مهارت و دانش واقعی، مانع از گسترش بی‌سوادان مدعی به اندازه جوامع جهان سوم می‌شود.

۳. تأثیرات فرهنگی

در برخی از جوامع جهان سوم، فرهنگ‌هایی وجود دارند که در آنها اعتماد به نفس و اظهار نظر به خودی خود بیشتر از دانش واقعی ارزش دارد. افراد در این فرهنگ‌ها ممکن است تمایل داشته باشند که خود را به‌عنوان فردی دانا و آگاه نشان دهند، حتی اگر اطلاعات کافی نداشته باشند. این تمایل می‌تواند ریشه در ارزش‌های فرهنگی داشته باشد که بیشتر به ظاهر اهمیت می‌دهند تا محتوای واقعی.

همچنین، فرهنگ‌هایی که بر پایه قدرت و نفوذ شخصی بنا شده‌اند، تشویق می‌کنند که افراد از اعتماد به نفس بالا برخوردار باشند و بتوانند با استفاده از آن به موفقیت دست یابند. این ویژگی فرهنگی ممکن است باعث شود افراد مدعی بیشتری در این جوامع ظهور کنند، چرا که آنها احساس می‌کنند برای موفقیت نیازی به دانش عمیق ندارند. در جوامع پیشرفته‌تر، گرچه افراد با اعتماد به نفس بالا نیز مورد توجه قرار می‌گیرند، اما بیشتر اوقات این اعتماد به نفس باید با دانش و تخصص واقعی همراه باشد تا به پذیرش اجتماعی منجر شود.

۴. عدم دسترسی به منابع معتبر

دسترسی محدود به منابع معتبر علمی و آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان سوم یک مشکل اساسی است. این محدودیت‌ها باعث می‌شود افراد به منابع نامعتبر یا سطحی دسترسی پیدا کنند. وقتی افراد نمی‌توانند به منابع دقیق و علمی دسترسی داشته باشند، اطلاعات سطحی و ناقصی را که از منابع دیگر به دست می‌آورند، به‌عنوان دانش واقعی تلقی می‌کنند.

این وضعیت موجب می‌شود که بسیاری از افراد تصور کنند که دانش کافی دارند، در حالی که در واقع اطلاعات آنها ناکامل و نادرست است. این نوع دانش سطحی باعث می‌شود که افراد مدعی به نظر برسند، در حالی که از دیدگاه علمی و حرفه‌ای فاقد توانایی‌های لازم هستند. در جوامع پیشرفته‌تر، با وجود دسترسی گسترده‌تر به منابع علمی و آموزشی، این مشکل کمتر مشاهده می‌شود.

۵. نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی

رسانه‌های مدرن و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، به سرعت انتشار اطلاعات کمک می‌کنند. در جوامع جهان سوم، این رسانه‌ها اغلب به گسترش اطلاعات نادرست و مدعی‌گری کمک می‌کنند. افراد می‌توانند به راحتی از طریق شبکه‌های اجتماعی ادعاهایی مطرح کنند و بدون اینکه دانش عمیقی داشته باشند، خود را متخصص معرفی کنند.

این ابزارها، به‌ویژه در جوامعی که سطح سواد رسانه‌ای پایین است، می‌توانند به ابزارهایی تبدیل شوند که مدعی‌گری و اطلاعات سطحی را تقویت کنند. انتشار سریع اطلاعات نادرست و بدون بررسی علمی در این محیط‌ها باعث می‌شود که افراد بدون اینکه تخصص کافی داشته باشند، به‌عنوان افراد دانا شناخته شوند. البته، در جوامع پیشرفته نیز شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به انتشار اطلاعات غلط کمک کنند، اما سطح سواد رسانه‌ای بالاتر و ابزارهای مقابله با این پدیده مانع از گسترش آن به اندازه جوامع جهان سوم می‌شود.

۶. احساس ناامنی اجتماعی و روانی

در جوامع جهان سوم، مشکلات اقتصادی و اجتماعی می‌توانند باعث ایجاد حس ناامنی در افراد شوند. در چنین شرایطی، برخی افراد ممکن است به‌طور ناخودآگاه تلاش کنند تا با ساختن یک هویت اجتماعی بر پایه ادعاهای بی‌اساس، احساس اعتماد به نفس و امنیت بیشتری برای خود ایجاد کنند. این نوع رفتار، واکنشی به احساسات عدم اطمینان و ناامیدی است که ناشی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌باشد.

افراد ممکن است به دلیل ترس از ناکامی یا ناتوانی در رقابت با دیگران، به مدعی بودن روی آورند و از طریق ادعاهای بی‌پایه و اساس، موقعیت اجتماعی خود را بهبود بخشند. این مسئله می‌تواند باعث افزایش تعداد افرادی شود که بدون داشتن دانش عمیق، خود را به‌عنوان افراد آگاه و متخصص معرفی می‌کنند. در جوامع پیشرفته، چنین رفتارهایی به‌واسطه وجود فرصت‌های بیشتر برای رشد اجتماعی و اقتصادی، کمتر دیده می‌شود.

۷. نبود فضای نقد و بازخورد سازنده

در جوامعی که فرهنگ نقد سازنده جا نیفتاده است، مدعی‌گری به‌راحتی می‌تواند رشد کند. در این جوامع، افراد از نقد شدن هراس دارند و یا از آن اجتناب می‌کنند، چرا که فرهنگ انتقاد به‌عنوان یک رفتار سازنده شناخته نمی‌شود. در نتیجه، افراد می‌توانند بدون اینکه دانش یا توانایی‌هایشان به چالش کشیده شود، به ادعاهای خود ادامه دهند.

عدم وجود فضایی برای نقد سازنده و بررسی ادعاها به‌صورت منطقی، موجب می‌شود که افراد مدعی به‌راحتی در جامعه پذیرش پیدا کنند و حتی به موقعیت‌های مهم و تأثیرگذار دست یابند. این امر به تثبیت و گسترش این پدیده در جوامع جهان سوم کمک می‌کند. در مقابل، جوامع پیشرفته بیشتر بر مبنای فرهنگ بازخورد سازنده و نقد علمی استوارند که در آن افراد مدعی به‌راحتی نمی‌توانند موقعیت خود را حفظ کنند.

اصطلاح جهان سوم از کجا آمد ؟

اصطلاح «جهان سوم» ابتدا در دهه 1950 و 1960 میلادی مطرح شد و به کشورهایی اطلاق می‌شد که نه جزء بلوک غرب به رهبری آمریکا (جهان اول) و نه جزء بلوک شرق به رهبری شوروی (جهان دوم) بودند. در این دسته‌بندی، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین قرار می‌گرفتند. امروزه اصطلاح «جهان سوم» منسوخ شده و معمولاً به جای آن از واژه‌هایی مثل "کشورهای در حال توسعه" یا "اقتصادهای نوظهور" استفاده می‌شود. این تغییر واژگان به دلیل دقیق‌تر بودن این اصطلاحات از نظر اقتصادی و توسعه اجتماعی است.

آیا ایران جزو جامعه جهان سوم است ؟

از نظر طبقه‌بندی جدید، ایران به عنوان "کشوری در حال توسعه" یا "اقتصاد نوظهور" شناخته می‌شود. ایران به‌ویژه به دلیل داشتن منابع طبیعی قابل توجه (مثل نفت و گاز) و زیرساخت‌های صنعتی در بخش‌هایی از اقتصاد خود، نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر در حال توسعه وضعیت بهتری دارد. با این حال، مشکلات اقتصادی، سیاسی، تحریم‌های بین‌المللی و مسائل اجتماعی همچنان باعث شده‌اند که ایران نتواند به جایگاه کشورهای توسعه‌یافته دست یابد.

شاخص‌های مهم

  1. شاخص توسعه انسانی (HDI): ایران در رده کشورهای با توسعه انسانی بالا قرار دارد، اما همچنان فاصله قابل توجهی با کشورهای توسعه‌یافته دارد.
  2. اقتصاد: ایران از منابع طبیعی غنی برخوردار است، اما مشکلات ناشی از تحریم‌ها، مدیریت نادرست اقتصادی، فساد و ناپایداری‌های سیاسی باعث شده‌اند که نتواند به بهره‌وری کامل اقتصادی برسد.
  3. زیرساخت‌ها و فناوری: ایران دارای زیرساخت‌های نسبتاً پیشرفته در بخش‌های مختلفی از جمله بهداشت، آموزش و صنایع است، اما محدودیت‌های فناورانه و عدم دسترسی به تکنولوژی‌های روز دنیا به دلیل تحریم‌ها و مسائل داخلی، پیشرفت را کند کرده است.
  4. شاخص دموکراسی و حقوق بشر: از نظر وضعیت سیاسی و شاخص دموکراسی، ایران در دسته کشورهایی با مشکلات در زمینه حقوق بشر، آزادی بیان و حاکمیت قانون قرار دارد.

ایران از برخی جهات به دلیل توسعه زیرساخت‌ها و منابع طبیعی غنی، در برخی زمینه‌ها از تعریف سنتی «جهان سوم» فاصله دارد. اما با توجه به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که هنوز در کشور وجود دارد، ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه طبقه‌بندی می‌شود.

استفاده از اصطلاح «جهان سوم» در مورد ایران شاید دقیق نباشد، اما وقتی از دیدگاه‌های نوین به آن نگاه می‌کنیم، ایران هنوز به سطح کشورهای توسعه‌یافته نرسیده و نیازمند اصلاحات و بهبود در حوزه‌های مختلف است تا به این سطح دست یابد.


دیدگاه های مربوط به این مقاله (برای ارسال دیدگاه در سایت حتما باید عضو باشید و پروفایل کاربری شما تکمیل شده باشد)