Six Sigma چیست

شش سیگما، یک رویکرد انقلابی در مدیریت کسب‌وکار است که به منظور بهبود کیفیت و کارایی فرآیندها طراحی شده است. این رویکرد، که اولین بار توسط شرکت موتورولا در دهه..

انتشار: , زمان مطالعه: 5 دقیقه
Six Sigma چیست
دسته بندی: کسب و کار تعداد بازدید: 174

Six Sigma چیست ؟

شش سیگما، یک رویکرد انقلابی در مدیریت کسب‌وکار است که به منظور بهبود کیفیت و کارایی فرآیندها طراحی شده است. این رویکرد، که اولین بار توسط شرکت موتورولا در دهه ۱۹۸۰ میلادی معرفی شد، به سرعت توجه بسیاری از سازمان‌های بزرگ و کوچک را به خود جلب کرد.

تاریخچه و توسعه

شش سیگما به عنوان یک ابزار کیفیت در موتورولا شروع به کار کرد و به سرعت به یک استاندارد صنعتی تبدیل شد. جک ولچ، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک، یکی از بزرگ‌ترین حامیان این رویکرد بود و آن را به عنوان بخش مرکزی استراتژی کسب‌وکار خود در نظر گرفت.

اصول و مفاهیم

شش سیگما بر پنج فاز DMAIC (تعریف، اندازه‌گیری، تجزیه و تحلیل، بهبود و کنترل) تمرکز دارد. هدف اصلی این است که هر فرآیندی باید کمتر از ۳.۴ خطا در هر یک میلیون فرصت ایجاد کند. این رویکرد بر داده‌های کمی و تجزیه و تحلیل آماری تأکید دارد.

کاربردها

از شش سیگما در صنایع مختلف، از تولید گرفته تا خدمات و بهداشت، استفاده می‌شود. این رویکرد به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از طریق کاهش خطاها، افزایش کیفیت و بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها، رضایت مشتری را افزایش دهند.

نتیجه‌گیری

شش سیگما نه تنها یک ابزار برای کنترل کیفیت است، بلکه یک فلسفه مدیریتی است که به دنبال بهبود مستمر و پایدار در تمام جنبه‌های کسب‌وکار است. با استفاده از این رویکرد، سازمان‌ها می‌توانند به سطح بالاتری از عملکرد و رضایت مشتری دست یابند.

مثال: بهبود فرآیندها در شرکت هواپیمایی

 یک مثال واقعی از کاربرد شش سیگما در دنیای کسب‌وکار

مثال: بهبود فرآیندها در شرکت هواپیمایی

مشکل اولیه: یک شرکت هواپیمایی بزرگ با مشکلات متعددی در زمینه به تأخیر افتادن پروازها و نارضایتی مسافران مواجه بود. تأخیرهای مکرر در پروازها باعث ایجاد زنجیره‌ای از مشکلات از جمله افزایش هزینه‌ها و کاهش رضایت مشتریان شده بود.

رویکرد شش سیگما: شرکت تصمیم گرفت برای حل این مشکل، از رویکرد شش سیگما استفاده کند. آنها ابتدا با استفاده از فاز "تعریف" در DMAIC، مشکل را به دقت تعریف کردند و سپس در فاز "اندازه‌گیری"، داده‌های مربوط به تأخیر پروازها را جمع‌آوری کردند.

تجزیه و تحلیل و بهبود: در فازهای "تجزیه و تحلیل" و "بهبود"، آنها متوجه شدند که بسیاری از تأخیرها به دلیل ناکارآمدی در فرآیندهای زمینی، از جمله بارگیری و تخلیه بار، و همچنین تأخیر در آماده‌سازی کابین هواپیما بود. با استفاده از تکنیک‌های شش سیگما، آنها توانستند فرآیندهای مربوطه را بهینه‌سازی کنند، به طوری که اثربخشی و سرعت آنها افزایش یابد.

نتایج: پس از اجرای این تغییرات، شرکت هواپیمایی شاهد کاهش قابل توجهی در تعداد و مدت تأخیرهای پرواز بود. این امر منجر به افزایش رضایت مشتریان، کاهش هزینه‌های اضافی و بهبود کلی عملکرد شرکت شد.

این مثال نشان می‌دهد که چگونه شش سیگما می‌تواند به طور مؤثری در حل مشکلات پیچیده کسب‌وکار و بهبود فرآیندها به کار گرفته شود.

فازهای شش سیگما (Six Sigma)

1. تعریف (Define)

  • هدف: تعیین مشکلات و اهداف پروژه.
  • کاربرد: در این مرحله، تیم شش سیگما مشکلات کلیدی را شناسایی می‌کند، اهداف پروژه را مشخص می‌کند، و نیازهای مشتریان را درک می‌کند.
  • ابزارها: ابزارهایی مانند نقشه‌های جریان فرآیند (process flowcharts) و ماتریس SIPOC (که مخفف عرضه‌کننده‌ها، ورودی‌ها، فرآیند، خروجی‌ها، و مشتریان است) استفاده می‌شوند.

2. اندازه‌گیری (Measure)

  • هدف: ارزیابی وضعیت فعلی فرآیند.
  • کاربرد: در این فاز، داده‌های مربوط به فرآیند جمع‌آوری می‌شوند تا وضعیت فعلی آن مشخص شود. این کار برای درک بهتر مشکلات فعلی و تعیین خط پایه برای بهبود است.
  • ابزارها: ابزارهای آماری مانند نمودارهای کنترل، نمودارهای Pareto و تحلیل قابلیت فرآیند.

3. تجزیه‌وتحلیل (Analyze)

  • هدف: شناسایی علل اصلی مشکلات.
  • کاربرد: در این مرحله، علل ریشه‌ای مشکلات شناسایی می‌شوند. تیم تلاش می‌کند تا درک کند که چه چیزی باعث نقص یا مشکل در فرآیند می‌شود.
  • ابزارها: تکنیک‌هایی مانند تحلیل علت و معلول (cause-and-effect analysis) و تحلیل همبستگی.

4. بهبود (Improve)

  • هدف: طراحی و اجرای راه‌حل‌ها برای رفع علل ریشه‌ای.
  • کاربرد: در این فاز، راه‌حل‌هایی برای حل مشکلات موجود ایجاد و پیاده‌سازی می‌شوند. این مرحله به تغییر و بهینه‌سازی فرآیندها می‌پردازد.
  • ابزارها: تکنیک‌های حل مسئله مانند طوفان مغزی (brainstorming)، طراحی آزمایش‌ها (Design of Experiments) و پیاده‌سازی راه‌حل‌ها.

5. کنترل (Control)

  • هدف: حفظ بهبودهای حاصل شده.
  • کاربرد: در این مرحله، اطمینان حاصل می‌شود که بهبودهایی که به دست آمده‌اند، پایدار و مستمر هستند. این فاز شامل نظارت مداوم بر فرآیندها و جلوگیری از بازگشت به عملکرد نامطلوب است.
  • ابزارها: نمودارهای کنترل، دستورالعمل‌های عملیاتی استاندارد (SOPs) و آموزش مداوم کارکنان.

این پنج فاز شش سیگما - تعریف، اندازه‌گیری، تجزیه‌وتحلیل، بهبود و کنترل - هسته اصلی رویکرد شش سیگما را تشکیل می‌دهند و برای دستیابی به بهبود مستمر در عملکرد کسب‌وکار استفاده می‌شوند.

Six Sigma فاز ششم ندارد ؟

در حقیقت، شش سیگما به طور کلاسیک شامل پنج فاز است که به عنوان DMAIC شناخته می‌شوند: تعریف (Define)، اندازه‌گیری (Measure)، تجزیه‌وتحلیل (Analyze)، بهبود (Improve)، و کنترل (Control). این مدل پنج مرحله‌ای استانداردی است که در اکثر کاربردهای شش سیگما استفاده می‌شود.

با این حال، گاهی اوقات یک فاز اضافی به نام "شناسایی" (Recognize) یا "مرور" (Review) اضافه می‌شود، به ویژه در پیاده‌سازی‌های گسترده‌تر شش سیگما. این فاز بیشتر برای شناسایی فرصت‌های بهبود در سطح سازمانی و تجدید نظر مداوم در استراتژی‌ها و اهداف به کار می‌رود. اما این فاز به عنوان بخش استاندارد چارچوب شش سیگما شناخته نمی‌شود و بیشتر به عنوان یک گام تکمیلی در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، در اکثر موارد، وقتی در مورد شش سیگما صحبت می‌شود، به پنج فاز اصلی DMAIC اشاره می‌شود.


دیدگاه های مربوط به این مقاله (برای ارسال دیدگاه در سایت حتما باید عضو باشید و پروفایل کاربری شما تکمیل شده باشد)