رازهای تاریک تکنیک های پیشرفته در کنترل افکار توسط رسانه ها
رسانهها به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی، نقش بسزایی در شکلدهی به باورها، نگرشها و رفتارهای جوامع ایفا میکنند. این تأثیرگذار..
لیست مطالب
- فریمینگ (Framing): قالببندی محتوا
- پروپاگاندا: القای ایدئولوژیها
- ایجاد ترس و ناامنی: کنترل از طریق اضطراب
- بهرهگیری از شخصیتهای معتبر: اعتباردهی به پیامها
- انتخاب گزینشی اطلاعات: کنترل شناختی
- تکرار پیام: تقویت باورها
- اطلاعات نادرست (Disinformation) و اخبار جعلی (Fake News)
- اثر گلوله نقرهای (The Silver Bullet Effect)
- چشمانداز تخیلی (Imaginary Perspective)
- استفاده از دادههای بزرگ (Big Data) و تبلیغات هدفمند
- ایجاد حبابهای اطلاعاتی (Echo Chambers)
- استفاده از الگوریتمهای پیشبینی کننده (Predictive Algorithms)
- آمار و ارقام مرتبط با تأثیرگذاری رسانهها
- تأثیر رسانه های داخلی در و خارجی بر روی مردم ایران
- 1. عدم اعتماد به رسانههای داخلی
- 2. مشکلات اقتصادی و اجتماعی
- 3. دسترسی گسترده به اینترنت و شبکههای اجتماعی
رسانهها به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای تأثیرگذاری بر افکار عمومی، نقش بسزایی در شکلدهی به باورها، نگرشها و رفتارهای جوامع ایفا میکنند. این تأثیرگذاری به وسیله تکنیکهای متعددی صورت میگیرد که هر یک به نوعی میتوانند ذهن افراد را کنترل و به سوی اهداف خاصی هدایت کنند. در این مقاله به بررسی چندی از این تکنیکها میپردازیم.
فریمینگ (Framing): قالببندی محتوا
یکی از مهمترین و مؤثرترین تکنیکهای رسانهای، فریمینگ یا قالببندی محتواست. در این روش، رسانهها با انتخاب خاصی از واژگان و زاویههای دید، به مخاطبان خود دیدگاههای مشخصی را القا میکنند. به عنوان مثال، گزارش یک رویداد به صورت مثبت یا منفی، تأکید بر جنبههای خاصی از ماجرا و یا ارائه تحلیلهای جهتدار، همگی میتوانند نحوه درک مخاطب از آن رویداد را تحت تأثیر قرار دهند. این تکنیک به ویژه در پوشش اخبار سیاسی و اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند نگرش عمومی را به سوی اهدافی که رسانهها یا صاحبان آنها دنبال میکنند، هدایت کند.
پروپاگاندا: القای ایدئولوژیها
پروپاگاندا یکی دیگر از تکنیکهای کلاسیک و بسیار مؤثر در کنترل ذهن و افکار عمومی است. این تکنیک شامل انتشار اطلاعات، افکار و عقایدی است که هدف آن تغییر نگرشهای جامعه به نفع یک ایدئولوژی یا هدف خاص است. رسانهها با استفاده از این تکنیک، اغلب مفاهیم و پیامهایی را به صورت مکرر و در مقیاس وسیع منتشر میکنند تا مخاطبان به تدریج به آن باورها و ارزشها معتقد شوند. پروپاگاندا میتواند به صورت مستقیم (مانند تبلیغات سیاسی) یا غیرمستقیم (مانند نمایشهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی) اعمال شود.
ایجاد ترس و ناامنی: کنترل از طریق اضطراب
یکی از تکنیکهای مؤثر دیگر، ایجاد ترس و ناامنی در جامعه است. رسانهها با پوشش گسترده اخبار منفی، حوادث خشونتآمیز و یا تهدیدات احتمالی، میتوانند احساس اضطراب و ترس را در میان مردم تشدید کنند. این وضعیت، اغلب افراد را به سوی پذیرش راهحلهایی سوق میدهد که ممکن است در شرایط عادی آنها را نمیپذیرفتند. برای مثال، ترس از تروریسم میتواند حمایت عمومی از سیاستهای امنیتی سختگیرانه را افزایش دهد، حتی اگر این سیاستها با حقوق و آزادیهای فردی در تضاد باشند.
بهرهگیری از شخصیتهای معتبر: اعتباردهی به پیامها
استفاده از شخصیتهای معتبر و محبوب در رسانهها یکی دیگر از روشهای کنترل افکار است. این شخصیتها که ممکن است شامل سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران و یا کارشناسان باشند، میتوانند با اظهار نظرها و دیدگاههای خود، مخاطبان را به پذیرش و باور پیامهای خاصی ترغیب کنند. وقتی یک شخصیت معتبر پیامی را حمایت میکند، احتمال اینکه مخاطبان آن پیام را بپذیرند، بیشتر میشود. این روش به ویژه در تبلیغات تجاری و کمپینهای سیاسی کاربرد گستردهای دارد.
انتخاب گزینشی اطلاعات: کنترل شناختی
یکی دیگر از روشهای تأثیرگذاری رسانهها بر افکار عمومی، انتخاب گزینشی اطلاعات است. در این روش، رسانهها تنها بخشی از اطلاعات را به مخاطبان ارائه میدهند و بقیه اطلاعات را حذف میکنند یا نادیده میگیرند. این تکنیک باعث میشود تا مخاطبان تنها بر اساس اطلاعاتی که به آنها داده شده، تصمیم بگیرند و به نتیجهگیریهایی برسند که ممکن است دقیق نباشد. این روش به رسانهها اجازه میدهد تا به شکل نامحسوسی بر نگرشها و رفتارهای مخاطبان تأثیر بگذارند.
تکرار پیام: تقویت باورها
تکرار یکی از ابزارهای کلیدی در تثبیت باورها و نگرشها است. رسانهها با تکرار مداوم پیامهای خاص، به تدریج آنها را به بخشی از ذهنیت عمومی تبدیل میکنند. تکرار باعث میشود تا مخاطبان پیام را به عنوان حقیقت پذیرفته و در رفتارهای روزمره خود به کار گیرند. این تکنیک در تبلیغات تجاری، سیاسی و حتی در شکلدهی به نگرشهای فرهنگی به طور گسترده استفاده میشود.
اطلاعات نادرست (Disinformation) و اخبار جعلی (Fake News)
یکی از روشهای مخرب و مؤثر در کنترل افکار عمومی، انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی است. رسانهها و بازیگران سیاسی با استفاده از این تکنیک، اطلاعات غلط یا تحریفشدهای را به منظور تغییر نگرشها و باورهای مردم منتشر میکنند. برای مثال، در دوران انتخابات، انتشار اخبار جعلی دربارهی کاندیداها میتواند به طور قابل توجهی بر نتیجهی نهایی تأثیر بگذارد. مطالعات نشان میدهد که اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی با سرعتی ۶ برابر بیشتر از اخبار حقیقی منتشر میشوند و تأثیرات طولانیمدتی بر نگرش عمومی دارند.(Oxford Academic)
اثر گلوله نقرهای (The Silver Bullet Effect)
این نظریه بر این باور است که رسانهها با ارائه یک پیام قوی و قانعکننده، میتوانند به سرعت افکار عمومی را به سوی هدف مورد نظر خود هدایت کنند. به بیان دیگر، پیام رسانهای همانند گلولهای است که به طور مستقیم به ذهن مخاطب برخورد کرده و او را به پذیرش آن پیام وا میدارد. این تکنیک در تبلیغات سیاسی و تجاری بسیار مؤثر است، به ویژه زمانی که پیام به صورت ساده، مکرر و عاطفی ارائه شود.
چشمانداز تخیلی (Imaginary Perspective)
این تکنیک شامل ارائه چشماندازهای تخیلی از آینده است که به وسیله آن رسانهها تلاش میکنند تا مخاطبان را به سوی دیدگاه خاصی هدایت کنند. به عنوان مثال، رسانهها با نمایش فیلمها و سریالهایی که به آیندهای تاریک و پر از بحران اشاره دارند، میتوانند احساسات ترس و ناامیدی را در جامعه تقویت کرده و افراد را به پذیرش سیاستهای خاص یا خرید محصولات خاص ترغیب کنند.
استفاده از دادههای بزرگ (Big Data) و تبلیغات هدفمند
رسانهها و شرکتهای تبلیغاتی با استفاده از دادههای بزرگ و تحلیلهای پیشرفته، قادر به شناسایی دقیق علایق، نگرشها و رفتارهای افراد هستند. این دادهها به آنها امکان میدهد تا تبلیغات و پیامهای رسانهای خود را به شکلی دقیق و شخصیسازیشده به مخاطبان ارائه دهند. به عنوان مثال، یک شرکت تبلیغاتی میتواند بر اساس جستجوهای اینترنتی و فعالیتهای آنلاین یک فرد، تبلیغات خاصی را به او نمایش دهد که بیشترین احتمال تأثیرگذاری را داشته باشد.
ایجاد حبابهای اطلاعاتی (Echo Chambers)
حبابهای اطلاعاتی یکی از پدیدههای روانشناختی در رسانههای اجتماعی است که در آن افراد تنها به اطلاعات و نظراتی دسترسی دارند که با باورها و دیدگاههای خودشان همخوانی دارد. این پدیده باعث میشود که افراد در یک حلقه بسته از اطلاعات قرار گیرند و به تدریج نسبت به دیدگاههای دیگر بیتفاوت یا حتی مخالف شوند. رسانهها و الگوریتمهای رسانههای اجتماعی با تقویت این حبابها، میتوانند به شکلی نامحسوس رفتار و نگرش افراد را هدایت کنند.
استفاده از الگوریتمهای پیشبینی کننده (Predictive Algorithms)
این الگوریتمها با تحلیل رفتارهای گذشتهی کاربران، پیشبینی میکنند که آنها در آینده به چه چیزهایی علاقهمند خواهند شد و بر اساس آن محتوا و تبلیغات خاصی را به آنها نمایش میدهند. این روش باعث میشود تا رسانهها بتوانند به شکل مؤثرتری بر تصمیمگیریها و نگرشهای مخاطبان تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، یک پلتفرم رسانهای ممکن است بر اساس تاریخچه جستجوهای یک کاربر، محتوای خاصی را به او پیشنهاد دهد که به مرور زمان باعث تقویت یک نگرش یا رفتار خاص در او شود.
آمار و ارقام مرتبط با تأثیرگذاری رسانهها
- افزایش تاثیر اخبار جعلی: تحقیقات نشان میدهد که اخبار جعلی با سرعتی ۶ برابر بیشتر از اخبار واقعی در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند(Oxford Academic).
- قدرت تبلیغات هدفمند: بر اساس یک مطالعه، تبلیغات هدفمند با استفاده از دادههای بزرگ، تا ۴۰٪ بیشتر از تبلیغات غیرهدفمند میتواند در فروش محصولات موثر باشد (Nature).
- گسترش حبابهای اطلاعاتی: پژوهشها نشان دادهاند که الگوریتمهای رسانههای اجتماعی باعث شدهاند تا ۷۰٪ از کاربران تنها به محتوایی دسترسی داشته باشند که با دیدگاههای فعلی آنها همخوانی دارد، و این موضوع به تشدید تفکرات افراطی و تفرقههای اجتماعی منجر میشود (Nature).
تأثیر رسانه های داخلی در و خارجی بر روی مردم ایران
مقایسه تأثیر رسانهها در ایران و تأثیر رسانههای خارجی بر ایرانیان پیچیدگیهای خاص خود را دارد ، به طور کلی مردم ایران تمایل بیشتری به باور به اخبار و اطلاعات خارجی دارند و به نظر میرسد که این مسئله ناشی از چندین عامل اساسی باشد:
1. عدم اعتماد به رسانههای داخلی
یکی از دلایل اصلی که باعث میشود مردم ایران به رسانههای خارجی روی بیاورند، کاهش اعتماد به رسانههای داخلی است. با توجه به اینکه رسانههای داخلی تحت کنترل شدید دولتی قرار دارند و اغلب به عنوان ابزار پروپاگاندا عمل میکنند، بسیاری از ایرانیان احساس میکنند که اطلاعات ارائهشده توسط این رسانهها تنها بخشی از حقیقت است یا به شکلی گزینشی ارائه میشود. در نتیجه، مردم به دنبال منابع خبری مستقل و بیطرف در خارج از کشور میگردند، حتی اگر این منابع گاهی اطلاعات نادرست یا تحریفشده ارائه کنند.
2. مشکلات اقتصادی و اجتماعی
مشکلات شدید اقتصادی، مانند تورم، بیکاری، و کاهش ارزش پول ملی، همراه با تصمیمات نادرست در سطح کلان، باعث شده که مردم احساس ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به دولت پیدا کنند. این وضعیت باعث میشود که رسانههای خارجی که اغلب به نقد این مسائل میپردازند، جذابیت بیشتری برای مردم پیدا کنند. این رسانهها با ارائه تحلیلهای متفاوت از وضعیت کشور، به مخاطبان این امکان را میدهند که نگاههای دیگری به مشکلات داشته باشند، حتی اگر این تحلیلها به طور کامل صحیح نباشند.
3. دسترسی گسترده به اینترنت و شبکههای اجتماعی
با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، مردم به راحتی میتوانند به رسانههای خارجی دسترسی پیدا کنند. این رسانهها، به ویژه در زمان بحرانهای سیاسی و اجتماعی، به سرعت اطلاعات و تحلیلهایی را منتشر میکنند که ممکن است در رسانههای داخلی سانسور یا تحریف شده باشند. به همین دلیل، حتی اگر اطلاعات ارائهشده توسط رسانههای خارجی نادرست باشد، مردم به دلیل فقدان اطلاعات شفاف و دقیق از منابع داخلی، به این منابع خارجی اعتماد بیشتری میکنند.
به طور کلی، عدم برنامهریزی درست، مشکلات اقتصادی و تصمیمگیریهای نادرست در سطح کلان، همراه با کنترل شدید بر رسانههای داخلی، موجب شده که بسیاری از ایرانیان به دنبال اطلاعات و تحلیلهای جایگزین از رسانههای خارجی باشند. این وضعیت، نه تنها به کاهش اعتماد عمومی به رسانههای داخلی منجر شده، بلکه فضای بیشتری برای تأثیرگذاری رسانههای خارجی بر افکار عمومی ایجاد کرده است.
پیشگیری از این روند نیازمند اصلاحات جدی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و رسانهای است تا اعتماد عمومی بازگردانده شده و فضای شفافتری برای اطلاعرسانی در کشور ایجاد شود.
دیدگاه های مربوط به این مقاله (برای ارسال دیدگاه در سایت حتما باید عضو باشید و پروفایل کاربری شما تکمیل شده باشد)