رویکرد من به برنامه‌ریزی و بهره‌وری در زندگی روزمره، با بسیاری از روش‌های مرسوم تفاوت دارد. در حالی که برخی افراد از ساختارهای دقیق و برنامه‌ریزی‌های جزئی و لحظه‌به‌لحظه استفاده می‌کنند، من، ابراهیم شفیعی، رویکردی ساده‌تر و آزادتر را برگزیده‌ام. این رویکرد بر تفکر عمیق و تمرکز بر مسائل مهم استوار است. به جای آنکه تمام ساعات روز را با برنامه‌های ریز و دقیق پر کنم، بیشتر بر کیفیت زمان خود متمرکز هستم و تلاش می‌کنم تا کارهایی که انجام می‌دهم، ارزشمند و تأثیرگذار باشند.

این رویکرد را پس از سال‌ها تحقیق، آزمایش و تجربه به دست آورده‌ام. من روش‌های مختلف برنامه‌ریزی را بر زندگی خود اعمال کرده‌ام تا به درک بهتری از نیازهای خود و راه‌های بهینه برای مدیریت زمان و بهره‌وری دست یابم. هدف اصلی من، دستیابی به بهره‌وری بالا با استفاده از زمان با کیفیت، بدون ایجاد پیچیدگی‌های اضافی و بدون اینکه روزم را با جزئیات غیرضروری پر کنم، است.  به زندگی خیلی از افراد توجه کنید ، کل روز آنها پر شده است از فعالیت ، اما بهروری آنها از زمانشان به شدت پایین است و شما می بینید در 5 سال اخیر هیچ پیشرفتی نداشته اند ، لذا فعالیت مهم نیست ، نوع استفاده از زمان و انتخاب فعالیت درست مهم است.

1. ساده‌سازی زندگی و کاهش تصمیم‌گیری‌های غیرضروری

یکی از اصول کلیدی در برنامه‌ریزی من، ساده‌سازی زندگی و جلوگیری از اتلاف وقت در تصمیم‌گیری‌های غیرضروری است. من به عنوان فردی که سال‌ها در حوزه کامپیوتر و الگوریتم‌های پیچیده کار کرده‌ام، رویکردی الگوریتمی به زندگی روزمره خود دارم. تلاش می‌کنم تمامی کارها، چه پیچیده و چه ساده، را با ایجاد راهکارهای سریع، ساده و بهینه انجام دهم.

یکی از مثال‌های شخصی در این زمینه، آموزش روش‌های ساده و کارآمد به مادرم برای کاهش زمان صرف‌شده در آشپزخانه است. این کار باعث می‌شود از فعالیت‌های غیرضروری جلوگیری شود و انرژی بیشتری برای امور مهم‌تر صرف شود. این رویکرد به من اجازه می‌دهد که با کاهش تصمیم‌گیری‌های غیرضروری، زمان بیشتری برای مسائل مهم و با اولویت بالا داشته باشم.

2. تمرکز بر مسائل پیچیده

یکی از ویژگی‌های برجسته زندگی من، درگیر شدن با مسائل بسیار پیچیده و سطح بالا است. این ویژگی باعث می‌شود که بتوانم به مدت طولانی روی یک موضوع عمیق و مهم تمرکز کنم و آن را با دقت و کیفیت به اتمام برسانم. بسیاری از افراد مفهوم Multitasking را اشتباه درک کرده‌اند. برای من، Multitasking به معنای انجام چندین کار در یک بازه زمانی مشخص است، نه انجام چند کار به‌طور هم‌زمان.

برای من، تمرکز بر یک کار مهم در هر لحظه بسیار اهمیت دارد. به همین دلیل، در برنامه‌ریزی روزانه‌ام، تنها 3 تا 4 کار بسیار مهم را تعیین می‌کنم و تمام انرژی و تمرکزم را روی به اتمام رساندن آن‌ها می‌گذارم. این رویکرد باعث می‌شود بهره‌وری من به میزان قابل توجهی افزایش یابد و از پراکندگی ذهنی جلوگیری شود.

3. رویکرد انعطاف‌پذیر به زمان

یکی از بزرگترین تفاوت‌های من با روش‌های معمول برنامه‌ریزی، رویکرد انعطاف‌پذیر من به زمان است. برخلاف افرادی که به برنامه‌ریزی دقیق و بدون انعطاف اعتقاد دارند، من زمان خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنم که به محض اینکه ایده‌ای به ذهنم رسید، بدون هیچ‌گونه محدودیت زمانی به دنبال آن بروم.

این رویکرد انعطاف‌پذیر به من این امکان را می‌دهد که خلاقیت خود را در هر لحظه‌ای از روز به کار گیرم. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که هر چقدر برنامه‌ریزی‌شان پشت‌سرهم و بدون وقفه باشد، موفق‌تر خواهند بود؛ اما تجربه شخصی من نشان داده است که این نوع برنامه‌ها معمولاً اجرایی نمی‌شوند و فقط روی کاغذ باقی می‌مانند.

4. استفاده از تفریحات برای تجدید قوا

من عاشق کارم هستم، اما برای حفظ عملکرد ذهنی و جسمی خود، زمان‌های مناسبی را به تفریح اختصاص می‌دهم. فعالیت‌هایی مانند گوش دادن به موسیقی، آشپزی، بازی‌های ویدئویی، تمرین بوکس، و حتی خرید کردن و قدم زدن، به من کمک می‌کنند تا پس از کارهای سنگین، ذهنم را تازه کنم.

همچنین، یکی از علایق شخصی من خواندن رپ است. این کار به من کمک می‌کند تا استرس‌ها و خستگی‌های روزمره را از خود دور کنم و با ذهنی تازه به کارهایم بازگردم. ترکیب کار و تفریح باعث می‌شود که مغزم پس از فعالیت‌های طولانی علمی و فکری، تجدید قوا کند.

5. اهمیت خواب و استراحت

خواب یکی از عناصر حیاتی در برنامه‌ریزی و بهره‌وری من است. اگرچه برخی روزها به دلیل فشار کاری، دچار کم‌خوابی می‌شوم، اما همیشه سعی می‌کنم در طول 24 ساعت، حداقل 8 ساعت خواب عمیق داشته باشم. خواب با کیفیت به ذهن من اجازه می‌دهد که بازسازی شود و بهترین عملکرد را در طول روز داشته باشم.

خواب صحیح به من این امکان را می‌دهد که پس از ساعات طولانی کار، بازدهی خود را حفظ کنم و به شکلی مؤثر با مسائل علمی و فنی برخورد کنم.

6. خلاقیت با تصور در فضا

برخی مواقع خودم را در نقش یک فرد فضایی تصور می‌کنم که از سیاره‌ای دیگر آمده است و به فناوری‌های بی‌نهایتی دسترسی دارد. این نوع تفکر به من کمک می‌کند تا از محدودیت‌های معمول فراتر رفته و به مسائل به شکلی خلاقانه و آزادانه بیندیشم. در این حالت، از خودم می‌پرسم: «اگر می‌خواستم به انسان‌های کره زمین هدیه‌ای ارزشمند بدهم، آن هدیه چه چیزی می‌توانست باشد؟» پاسخ به این سؤال، رویاهایی است که باید برای بشریت خلق و تولید کنم.

این تفکر فضایی به من الهام می‌دهد که فراتر از روزمرگی‌ها و محدودیت‌های معمول فکر کنم و به دنبال راه‌حل‌ها و دستاوردهایی باشم که بتوانند تأثیری مثبت بر آینده بشریت داشته باشند. بخشی از تلاش‌های من در این روزها، به همین رویاپردازی‌ها و تلاش برای بهبود آینده انسان‌ها اختصاص دارد.

امیدوارم که روزی بتوانم به عنوان بزرگترین دانشمند کره زمین شناخته شوم و بهترین خدمت را به شما و به بشریت ارائه دهم. این رؤیا و هدف، همواره در ذهن من است و مسیر فعالیت‌ها و تلاش‌هایم را شکل می‌دهد.

7. قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی

در تمامی برنامه‌ریزی‌های روزمره خود، همواره تلاش می‌کنم که "قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی" را رعایت کنم؛ قانونی که به‌طور کامل توسط خودم تدوین شده است. در همین لحظه که شما در حال مطالعه این مقاله هستید، من نیز در تلاش هستم تا به‌گونه‌ای اثرپذیر صحبت کنم؛ به این معنا که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، بیشترین میزان اطلاعات مفید را به شما منتقل کنم. هدف من این است که با تمرکز بر ارائه اطلاعات کاربردی، نه تنها منافع شخصی را نادیده بگیرم، بلکه هیچ‌گونه آسیبی به زمان و انرژی شما وارد نشود.

برای توضیح بیشتر، اجازه دهید مثالی از وب فارسی بزنم تا بهتر متوجه شوید. فرض کنید به دنبال خواص نارگیل می‌گردید؛ راستی، باید بگویم که من عاشق نارگیل هستم😋🥥. وقتی نتایج جستجوی خود را بررسی می‌کنید، متوجه می‌شوید که بسیاری از سایت‌های فارسی، 90 درصد مطالبشان کپی شده است. آن‌ها یک صفحه طولانی از متن را ارائه می‌دهند، اما در نهایت پاسخ دقیق به سؤال شما داده نمی‌شود. این یعنی آن سایت‌ها نتوانسته‌اند شما را به هدفتان برسانند و هیچگونه آگاهی جدیدی به شما اضافه نکرده‌اند. در عوض، تنها اینترنت شما را مصرف کرده‌اند تا از شما در جهت منافع خودشان استفاده کنند.

اما "قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی" تأکید می‌کند که تولیدات ما باید بر اساس تأثیر مثبت و مفید در جامعه باشد، نه فقط بر مبنای نیازها و منافع شخصی. این قانون باعث می‌شود که تمامی برنامه‌ریزی‌های من به سمت بهره‌وری و زندگی مفید هدایت شوند. به‌طور خلاصه، قانون اثرپذیری من، همه اقدامات و تصمیماتم را به سوی ایجاد تأثیرات مثبت در کوتاه‌ترین زمان ممکن سوق می‌دهد و از هدر رفتن انرژی جلوگیری می‌کند.برای مطالعه نسخه کامل قانون اثرپذیری ابراهیم شفیعی  اینجا کلیک کنید.

8. مدیریت قرارهای کاری و اجتماعی

یکی از اصول مهم در زندگی من، برنامه‌ریزی دقیق برای قرارهای کاری و اجتماعی است. من هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهم که برنامه‌های ناگهانی زندگی من را مختل کنند. تمام قرارهایم حداقل از 48 ساعت قبل برنامه‌ریزی می‌شوند و این رویکرد باعث می‌شود که وقت من بهینه‌تر و بهره‌وری من بالاتر باشد.

من به افرادی که با من معاشرت می‌کنند، یاد داده‌ام که زندگی ابراهیم شفیعی قانونمند است و اگر قصد دارند با من تعامل داشته باشند، باید به زمان و قوانین من احترام بگذارند. در مواقعی که مهمانان به خانه ما می‌آیند، برای احترام به آنها، حدود 15 دقیقه در جمع حاضر می‌شوم، اما پس از آن بلافاصله به کارهای خود بازمی‌گردم. همه اطرافیانم به خوبی با سبک زندگی من آشنا هستند و یاد گرفته‌اند که چگونه با من رفتار کنند.

نکته مهم این است که نباید اجازه دهید دیگران برای شما برنامه‌ریزی کنند، زیرا اگر چنین شود، به احتمال زیاد از اهداف و برنامه‌های اصلی خود دور خواهید شد. زندگی قانونمند و برنامه‌ریزی‌شده به شما کمک می‌کند که به اهداف خود دست یابید و بهره‌وری بیشتری در زندگی داشته باشید. برای مدیریت قرار های کاری سعی کنید اصلا ذهنتان را درگیر نکنید ، از تقویم گوگل استفاده کنید فقط هر شب برنامه کل هفته را مرور کنید تا اگر قرار مهمی دارید برای آن آماده باشید .

9. تغذیه سالم و سبک زندگی

تغذیه مناسب یکی از ارکان اساسی زندگی من است. من از هیچ نوع دخانیات، الکل یا مواد مضر استفاده نمی‌کنم. شاید از خود بپرسید که این مسئله چه ارتباطی با برنامه‌ریزی دارد؟ پاسخ ساده است: تغذیه سالم به بدن من اجازه می‌دهد تا در مواجهه با کارهای طاقت‌فرسا و فعالیت‌های ذهنی و جسمی سنگین، استقامت بالایی داشته باشد. در حالی که بسیاری از افراد به سرعت خسته یا خواب‌آلود می‌شوند، من به دلیل سبک زندگی و تغذیه سالم، انرژی و تمرکز بیشتری دارم.

نکته مهم دیگر این است که من به هیچ عنوان قهوه، چای یا نوشیدنی‌های مشابه مصرف نمی‌کنم، زیرا نمی‌خواهم بدنم به هیچ‌گونه ماده‌ای وابسته شود. این تصمیم به من کمک می‌کند که همواره در وضعیت طبیعی خودم باشم و بدنم برای عملکرد بهتر نیاز به محرک‌های بیرونی نداشته باشد.من بیشتر روزها بالای 15 ساعت کار می کنم و اصلا احساس خستگی ندارم . البته من در طول عمرم ورزش های حرفه ای زیاد انجام دادم لذا بدنم دارای زیر ساخت عضلانی خوبی است، این مورد به خودی خود باعث استقامت بیشتر شده است.

برنامه‌ریزی به معنای پیچیده کردن زندگی نیست. کافی است که خودتان و اهداف‌تان را به‌درستی بشناسید و برای سلامت جسم و ذهن خود اهمیت قائل شوید. در نهایت، برنامه‌ریزی ساده و هوشمندانه، به همراه تغذیه سالم، به شما کمک می‌کند تا در مسیر درست حرکت کنید و به اهداف خود برسید.

موارد فوق به بحث برنامه ریزی های روزانه زندگی من تمرکز دارند ، در مقاله های بعدی ابعاد دیگری اس زندگی خودم را برای شما مطرح می کنم تا اگر مفید بود الگو برداری کنید .

اگر نیاز به راهنمایی بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم که در بخش نظرات به سؤالات شما پاسخ دهم و شما را در این مسیر یاری کنم.